آخرین جاذبه ها
داستان های اخیر
منطقه شکار ممنوع کوه هوا و تنگخور لامرد
لامرد سرزمین برکه های سفید، نخل های همیشه سبز و تابش آفتاب است که در جنوبی ترین نقطه استان فارس واقع شده است. اين شهرستان با آب و هواي گرم در زمستان داراي طبيعت زيبا و منحصر بفرد است.
کوه هوا با حدود هفتاد هزار هکتار وسعت در جنوب استان فارس قرار دارد. بیشینه ارتفاع آن ۱۶۱۰ متر بوده و رودخانه علامرودشت از دامنه جنوبی این کوه می گذرد. روستاهای «ابوحنا»، «پُرزی»، «برکه سفید»، «وردوان»، «هرارسفید» و «سَمَنتوج» در دامنه جنوبی و روستاهای «محمله» و «زنگویه» در دامنه شمالی این کوه قرار گرفته اند. این کوه که میدان گازی «هُما» در آن قرار گرفته، توسط جاده علامرودشت- خنج از کوه تنگ خور جدا می شود. از لحاظ پوشش جنگل های متراکم بَن و بادام در بین کوه های زاگرس جنوبی بی نظیر است. گونه های دارویی آن از جمله آویشن، بومادران، مَروه تلخ و آنقوزه شهرت ملی دارند. عسل مصفای سنگین و شفابخش "هوا" که معجونی از صدها گونه گیاهی است به اعتراف زنبورداران ایرانگرد اردبیل و گلپایگان در سراسر کشور بی نظیر است. پوشش گیاهی و علفزارهای وسیع آن، چنان در خاک پر بُنیه و قوی کوه هوا ریشه می دواند که اگر دو سه پاییز و زمستان هم باران نبارد چرندگان آن سامان گرسنگی نمی کشند و از این بابت رنج نمی برند. آبگیرها و چشمه های شیب های شمالی و جنوبی کوه هوا در تنگنای تنگ ها و در سایه سار کمرکِش های بلند، آبشخور کبک و تیهو و بز و میش بسیار است. جنگل بَن و پسته زارهای وحشی کوه هوا به حدی این گونه درختان خرم و پر شاخ و برگِ تنیده در هم را در خود جای داده که پازنان شاخ شمشیری و قوچ های درشت اندام را دوربین های عکاسی به دشواری از بین آنها رصد می کنند. هوای ارتفاعات کوه هوا در پاییز و زمستان ها سرد است و یخ زدن آب و گاه بارش خفیف و ناپایدار برف در دی و بهمن ماه آن دور از انتظار نیست. بهار بی مانند آن با عطر مهیج و سنگینی که باد خوش رقص شمال با خود می آورد، اتراق بهاری بر قلل خوش منظر کوه هوا و شب های پرستاره اش در خلال خنکای لطیف تابستان های جنوب آرامش ذهن، صفای باطن، سبکی روح و پالایش فکر به همراه می آورد.
قوچ ها و میش های سبک خیز گریزپایی که در دشت های مرتفع و ماهورهای بلند بالای کوه می چرند به قوچ و میش لاری معروفند و معروف است که کوچکترین جثه را در بین همنوعان خود در سراسر جهان دارد. از این روست که قوچ و میش لاری که نام هنری آن قوچ مینیاتوریست یک برند ملی و شاید بین المللی ست. مجال گشتن و چریدن و چمیدن برای میش ها فراخ تر از بزها و پازن هاست. قوچ و میش ها همین که احساس امنیت کنند و صدای گلوله ای یا بوی بیگانه ای مشام آنها را نیازارد تمام کوه را برانداز می کنند و در فاصله یک ربع از قله به دامنه و از دامنه به قله می روند. گله ها نگهبان دارد. با هوشیاری از هم حراست می کنند. پیشاهنگ های باتجربه، گله را از خبط و خطا دور نگه می دارند. بزها و پازن ها که در پستوی هزارلای مخوف دره ها و در بلندای کمرکش های سرگیجه آور، زندگی پر راز و رمزی دارند از حاشیه امنیت بالاتری برخوردارند. هر سال با خنک شدن هوای ملتهب تابستانی ماده ها بَر می گیرند و در دمادم نوروز که زمین را آب اعجاز آور باران، دُر ثمین و رشک بهشت برین کرده است می زایند. جنگ شاخ به شاخ نرهای شریر برای دلربایی از ماده ها شش ماهه ثمر می دهد. میش ها و بزها دوقلو می زایند و بره ها و بزغاله های بازیگوش فضای تنگ ها و تپه ماهورها را از احساس های لطیف خود لبریز می کنند. این منطقه شکار ممنوع به شتاب هر چه تمامتر می رود که به منطقه حفاظت شده و سپس پارک ملی تبدیل شود. انجمن زمین و زندگی بازوی توانمند محیط زیست بوده و پا به پای محیط زیست و دوش به دوش آن، ضمن تقویت چهار پاسگاه محیط بانی و استخدام دو محیط بان غیرپرسنلی و همیاری مجدانه تعداد پرشماری از علاقمندان به طبیعت در هر دو دامنه شمالی و جنوبی کوه هوا و خلع سلاح فرهنگی متخلفین، کار را به نحوی، نیکو به سامان رسانیده است.