
چاپارخانه میبد
چاپارخانه میبد قدمت آن به دوره قاجار بر می گردد كه در فهرست آثار ملي كشور به ثبت رسيده است.
ازساختمانهای مهم میان راهی چاپارخانه بوده که عملکرد اصلی آن جهت استراحت چاپارهای دولتی و تعویض اسبهای خسته با اسبهای تازه نفس بودهاست. چاپارها، نامهها و اوامر دولتی را از مرکز به ایالات و برعکس انتقال میدادند. سابقه چاپارخانهها نیز در ایران به قرون پیش از اسلام میرسد. چنانچه هرودت و گزنفون هر دو در مورد چاپارخانهها ایران توضیحات مفصل دادهاند. هرودت مینویسد: «در منازل، اسب های تندرو تدارک شده. به این ترتیب که چابک سوارها نوشتههای دولتی را از مراکز تا نزدیکترین چاپارخانه برده، به چاپاری که حاضر است میرساند و او فوراً حرکت کرده، آن را به چاپارخانه دوم میبرد و باز تسلیم چاپاری میکند. بدین منوال شب و روز چاپارها در حرکت اند و اوامر مرکز را به ایالات می رسانند. راجع به سرعت حرکت چاپارها مورخ مذکور گوید که نمیتوان تصور کرد که جنبندهای سریعتر حرکت کند.... گزنفون تاسیس چاپارخانهها را به کوروش بزرگ نسبت داده و گوید که برای تعیین مسافت چاپارخانهها از یکدیگر تجربه کردند که اسب در روز چقدر میتواند راه برود بی اینکه خسته شود و آن را میزان قرار دادند. اگر هم این گفته اغراق باشد، مسلم است که کسی نمیتواند به سرعت چاپارها حرکت کند.»
در دوره سلطنت حکومت های اشکانی و ساسانی و بعد از اسلام نیز چاپارخانه ها برای دستگاه های دولتی اهمیت بسیار داشته اند و چاپارها علاوه بر انجام مراسلات، چشم و گوش حکومت نیز بودهاند و اخبار گوناگون را از نقاط مختلف به مرکز انتقال می دادند. «در دوره قاجاری مسافران ترجیح می دادند که در چاپارخانه ها اقامت کنند چون اطاق های آن تمیز تر از اطاق های کاروانسرا بوده. چاپارهای این دوره در مقابل دریافت وجهی مسافران را به مقصد می رساندند.»
همانگونه که در قسمت قبل ذکر شد، تعداد بسیار زیادی از کاروانسراهای بین راهی در ایران باقی مانده؛ ولی چاپارخانه های اندکی از دوران قدیم در کشور باقی است و ماکسیم سیرو در کتاب خود دلیل آن را این گونه توضیح می دهد: «به علت های مختلف، این نوع ایستگاه ها اکنون از بین رفته اند و اگر اثری از ویرانه هایشان باقی مانده باشد زیاد قابل تشخیص نیست. در واقع این چاپارخانه ها بیشتر با خشت خام یا چینه ساخته شده بود و در بسیاری از موارد در میان آبادی ها سر راه بودند. گاهی نیز گوشه ای از آن اختصاص به چاپارها پیدا می کرد.»
یکی از چاپارخانه های قدیمی که نسبتاً سالم مانده در کنار کاروانسرای میبد میباشد و همان گونه که در این اشکال مشخص است این ساختمان ها نیز مانند کاروانسراها دارای برج و بارو و محافظین، جهت تامین امنیت افراد داخل چاپارخانه بوده است. این ساختمان ها به تبعیت از سایر ابنیه فلات مرکزی ایران، دارای یک حیاط مرکزی بوده اند و آخورها در دورتادور این حیاط قرار داشته است. در سه طرف پشت آخورها، اصطبل ها قرار داشته که در زمستان و شب هنگام چهارپایان در آنجا نگهداری میشدند. در سمت چهارم که بین حیاط و جبهه ورودی ساختمان واقع شده، اطاق هایی برای اقامت چاپارها و احیاناً مسافران قرار داشته است. همانند کاروانسراها، این نوع تقسیم بندی فضایی و شکل کالبدی چاپارخانه ها، علاوه بر تسهیل انجام عملکرد چاپارخانه ها و حفظ امنیت آن، فضای داخلی ساختمان را در مقابل شرایط نامساعد اقلیمی محافظت می کرده؛ و در داخل چاپارخانه ها یک محیط زیست اقلیمی کوچک و مستقل به وجود می آورده و شرایط محیطی داخل بنا را در مقابل نوسانات بسیار زیاد درجه حرارت و باد و طوفان مصون نگاه می داشته است. با ورود اتومبیل و همچنین سیستم پست های جدید، عملکرد سنتی چاپارخانه ها و در نتیجه کالبد فیزیکی آنها در حال از بین رفتن است.