مقبره بایزید بسطامی

جستجو

جستجو در جاذبه ها
Previous Next

مقبره بایزید بسطامی

1399/4/2

روایت است که بایزید بعد از مدت ها سیاحت و ریاضت کشیدن، به بسطام بازآمد، بیشتر عمر خود را در آنجا گذرانید و در همان جا درگذشت. او شخصا اثری از خود بر جا نگذاشت. اما سخنان او را پیروان و مریدانش گرد آورده اند که در مراجع مختلف مانند طبقات الصوفیه و تذکره الاولیاء نقل شده است.

بنا بر برخی روایات، جَدِّ بایزید بسطامی زرتشتی بود و پدرش یکی از بزرگان بسطام بود. استاد او در تصوف مشخص نیست. عشق عرفانی در عرفان بایزید جایگاه ویژه‌ای دارد. همچنین او را پایه‌ گذار سکر و فنا در تصوف می‌ دانند. گفتهٔ مشهور وی، «سبحانی ما اعظم شانی» اشاره به همین مفهوم دارد. بایزید بسطامی در سال ۲۶۱ درگذشت و او را در خانقاه وی دفن کردند. آرامگاه عارف شهیر بایزید بسطامى در شهر بسطام واقع است. این مقبره فاقد هرگونه تزئین و داری یک پنجره مسقف آهنی است. با وجودی که از سفرهای او به بلخ و بغداد و مکه سخن گفته اند اما سخنان منسوب به خودش قبول این روایات را دشوار می سازد: وقتی کسی با وی گفت که مریدان از سیاحت و طلب نمی آسایند، بایزید جواب داد که یار من مقیم است، نه مسافر و من با او مقیم هستم و مسافرت نمی کنم. به هر روی بایزید که بنای کارش بر مراقبت نفس بود، در تصوف ایرانی مقامی بس بلند یافت تا آنجا که لقب «سلطان العارفین» را برازنده اش دانستند. او در بسطام درگذشت و کنار همان خانقاهی که خلوت می کرد و ریاضت می کشید، به خاک سپرده شد. خانقاه در سمت غربی مرقد واقع است و شامل سه اتاق کوچک متصل به هم با سقفهای کوتاه است.
مجموعه آرامگاه بایزید در بسطام که در مرکز این شهر قرار گرفته، مجموعه بزرگی با فضاهای گوناگون همچون مسجد، بقعه، گنبد، مناره، ایوان، دالان، رواق و صحن است که آثاری از دوره های سلجوقی (سده ۱۱ تا ۱۲ میلادی)، ایلخانی (سده ۱۳ تا ۱۴)، تیموری (سده ۱۴ تا ۱۶)، صفوی (سده ۱۶ تا ۱۸) و قاجار (سده ۱۹ تا ۲۰) را در خود جای داده است. برخلاف انتظار، مزار بایزید بیرون از فضاهای معماری و در گوشه ای از صحن مجموعه قرار دارد. اتاقک کوچک فلزی که روی سنگ مرمرین مزار او نصب شده، مربوط به سال های اخیر است. این می تواند اشاره ای باشد به زهد و ساده زیستی بایزید و پرهیز او از مظاهر دنیوی. نزدیک به سنگ مزار بایزید دو اتاق کوچک وجود دارد که گفته می شود همان صومعه و محل عبادت بایزید است. بایزید بسطامی بیش از دیگران دارای شهرت و اهمیت بوده و رفتار و گفتارش در همهٔ مردان راه حق تأثیر کرده‌است، به این جهت داستان‌ ها و سخنان او بیش از هر صوفی و عارفی در کتب صوفیه و عرفا آمده‌ است و مخصوصاً در آثار منظوم عرفانی مانند آثار عطار و مثنوی مولوی بیشتر جلوه‌گر است. فریدالدین عطار در تذکره الاولیا ۵۶ صفحه به ذکر شرح حال و اقوال بایزید اختصاص داده و این مقدار تفصیل دربارهٔ صوفی و عارفی دیگر در آن کتاب به نظر نمی‌ رسد.

نظرات کاربران موردی یافت نشد