داستان های اخیر
محلههای نوستالژیک تهران که دیگر رنگ و بوی قدیم را ندارند
شهر تاریخی تهران که از دوره قاجار تا امروز پایتخت ایران است، روزها و خاطرات بسیاری را به خود دیده است.
هر شهری با مردمش هویت میگیرد و شناخته میشود. این مردم هستند که با قدم زدن در کوچه پس کوچههای شهر به محل زندگیشان حیات میبخشند. ما امروز و در این گزارش قدم به کوچه پس کوچههای شهرمان میگذاریم تا به نوعی با حال و هوای گذشتگانمان خاطره سازی کنیم. تهران قدیم هویت و هسته این شهر است. شهر تهران پیشینهای طولانی دارد و در نوشتههای تاریخی از آن به عنوان منطقهای خوش آب و هوا و پر از باغهای میوه یاد شده است، اما در همیشه روی یک پاشنه نمیچرخد و همه ما و حتی محل زندگیمان به صورت مداوم در حال تغییر هستیم. شاه طهماسب صفوی در زمان حکومتش فرمان ساخت حصاری را برای تهران با چهار دروازه و ۱۱۴ برج صادر کرد. این حصار، دروازهها و برج هایش نخستین زیرساختهای شهری تهران به حساب می آمدند. بعدها تهران به دست افغانها افتاد. نادرشاه افشار آن را از افغانها گرفت و رضا قلی میرزا فرزند ارشدش را حکمران آن کرد. از یادگارهای این دوره میتوان به محلههای چاله میدان و عودلاجان اشاره کرد. همانطور که متوجه شدید چاله میدان یکی از محلههای قدیم تهران بوده است. خاک این محله در دوره حکومت شاه طهماسب صفوی برای حصارکشی تهران مصرف شده بود و مدتی محل تخلیه زباله شهر بود، اما بعدها میدانی در آن زده شد و این میدان به محله مذکور حیات بخشید.
چند سال پیش در قالب مقالهای خواندم که چاله میدان دیگر جای زندگی نیست. برخی از صاحب نظران این امر را نتیجه کاهش دلبستگی مردم به محل زندگیشان میدانند. گروهی نیز آن را حاصل کم توجهی مسئولان به احیای محلههای قدیمی تهران به حساب میآورند. عودلاجان یا اودلاجان، یکی دیگر از محلههای قدیمی تهران نیز در سالهای اخیر حال و روز خوبی نداشته؛ این محله از محلات اعیان نشین تهران در دوره قاجار بود. عودلاجان اعتبار اجتماعی اش را تا اواسط دوره پهلوی حفظ کرد، اما بعدها با گسترش شهرسازی تا اندازهای از اعتبار اولیه خود افتاد. این محله امروزه به انباری برای بازار تبدیل شده است. شایان ذکر است افزایش جمعیت تهران و لزوم ساخت و سازهای بیشتر همواره و همچنان خانهها و محلههای قدیمی شهرها را تهدید میکند.